دلــ نوشتـ♥ـ

من از سر پیچ با سری گیج تا ته هیچ رفتم

دلــ نوشتـ♥ـ

من از سر پیچ با سری گیج تا ته هیچ رفتم

دلــ نوشتـ♥ـ

روزه های سکوتم اجباریست
سمبلی مادرانه از ننگم

سنگرم را به دشمنم دادی
من هنوز احمقانه می جنگم !

دلم شور می‌زند شیرینیِ لبانت

مبادا به کسی بگوید:

«دوستت دارم»!

هرکس طمع کند به این شیرینی

دردِ قند بگیرد الهی!

تو را دلم‌نمی‌آید نفرین کنم

آن غریبه را که می‌آید!


+خیلی خوب هم می آید:)))


+زندگیتون پر آرامش ❤


++گوش کنید 


  • ❤️ ...
  • ❤️ ...

میان تمام نداشتن ها دوستت دارم...

شانس دیدنت را هر روز ندارم ولی دوستت دارم...

وقتی دلم هوایت را میکندحق شنیدن صدایت را ندارم ولی دوستت دارم...

وقتهایی که روحم درد دارد و میشکند 

شانه هایت را برای گریستن کم دارم ولی دوستت دارم...

وقت دلتنگی هایم آغوشت را برای آرام شدن ندارم ولی دوستت دارم...

آری همه وجودمی ولی هیچ جای زندگیم ندارمت و میان تمام نداشتن ها باز هم با تمام وجودم دوستت دارم...




+همه حرفا به شوخیه اما کاملا واقعیه 

حتی اگر شوخی هم باشه چیزیه که زده شده و تمام 

همیشه بی حوصلگی دیگران رو باید تحمل کرد 

+آدم ها از روبرو شدن با آدمی عین خودشون فرار میکنن 

+ روز خوبی بود 

هوا عالی بود عالی تر از عالی 

خوش گذشت امروز همه چی بقول مهشید به کتف چپ واگذار شد و خلاص :)



+دلگیرم و دلتنگم و دلسرد و دل آشوب 

فرمانده شرمنده یک لشکر مغلوبـــ


+گوش کنید 

  • ❤️ ...

مست اگر با دست خالی راهی میخانه است

احتمالاً در سرش یک فکر بی باکانه است

عقل دارم!- بیشتر از آنچه لازم داشتم-

هر که از دیوانگی دل می کند دیوانه است!

پیش چشم آشنایان هرچه میخواهی بگو

سختی تحقیر پیش مردم بیگانه است!

راه خود را کج کن و قدری از آنسوتر برو!

هرکجا دیدی سری آرام روی شانه است!

من نمیدانم چه سرّی دارد اینکه در دلم –

هرکه مهمان می شود در حکم صاحبخانه است!

اینکه در آغوش من بودی دلیلی ساده داشت:

گنج معمولاً میان خانه ای ویرانه است


#اصغرعظیمی_مهر




+روز خوب یعنی امروز خبرای خوشی که منتظرش بودیم شنیدیم و حالا نفس راحت حداقل تا صبح فردا 

++میتونم خجالتی نباشم اما بازهم هستم :|

نه شدید اما زیاد

به مشاور نیازه برای درمان عایا O_O ؟!

+++آدمی که زیر بار حرف زور بره تا ته عمرش با دخالت بقیه روبرو میشه هیچوقت نباید حرف زورو قبول کردحتی اگر مامان بگه زور زوره دیگه :\


++++یک عمر پریشانی دل بسته به مویی 

تنها سرمویی ز سر موی تو دورم 

ـ دروغ گفته بیشترازاین حرفا دورم


+++++عاشق شدید؟!تعبیرتون از عشق چیه ؟!بهش معتقد هستید ؟؟


-حال ما با دود و الکل جا نمیاید رفیق 

زندگی کردن به عاشق ها نمیاید رفیق 



+بازهم خداروشکر هنوز حواس خدا هست 

"زندگیتون پر آرامش"




+گوش کنید 



+عنوان کاملا بی ربطه اما مورد علاقه منه ^_^

  • ❤️ ...

میرم تا در میخانه کمی مست کنم  

جرعه بالا بزنم آنچه نبایست کنم 


بی خیال همه کس باشم و دریا باشم

دائم الخمر ترین آدم دنیا باشم


آنقدر مست که اندوه جهانم برود

استکان روی لبم باشد و جانم برود


ساقیا در بدنم نیست توان جام بده

گور بابای غم هر دو جهان جام بده


برود هر که دلش خواست شکایت بکند

شهر باید که به مردانگی عادت بکند


+شاعرشو نمیدونم :)



+راه میخانه نداند همه کس 

جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر 



+میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت 

میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت 





+گوش کنید 



بی ربط نوشت:

+شاید خوبی نداشتن امید این است که انسان هیچگاه ناامید نمی شود

و این چیزی است که امروزبه آن نیاز داریم ؛ناامید شدن 


  • ❤️ ...

من به اینکه روبرویم می نشینی قانعم 

روبرویم باشی و من را نبینی قانعم 

زیر یک سقف و کنار تو چه رویایی! ولی

در کنارت روی یک تکه زمینی قانعم 

گفته بودی من "همینم" یا بمان یا دل بکن

من به این جمله که می گویی "همینی" قانعم 

دور باشی هم برای من کفایت میکند

بشنوم اینجا و در این سرزمینی قانعم 

من نمی گویم که بنشین و فقط من را ببین 

گوشه چشمی هم بیندازی، ببینی قانعم





+شاعرش یادم نیست :|

+منم قانعم حتی قانع تر از شاعر این غزل :))



+خبر این است که:من نیز کمی بد شده ام 

اعتراف اینکه :دراین شیوه سرآمد شده ام 

پدرم خواست که فرزند مطیعی بشوم 

شعر پیدا شد و من آنچه نباید شده ام 




+گوش کنید (شاید زیاد شنیدید اما بازهم بشنوید)

  • ❤️ ...
  • ❤️ ...


بی تو اینجا همه در حبس ابــــــــد تبعیدند 

سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند 





+بازهم صبر میکنیم صبر صبر صبر :|||||||||||



+گوش کنید 

  • ❤️ ...

غزلی تازه نوشتم غزلی تازه برات

تا بخوانی و بگویی: به فدای غزلات


غزلی مثل تو شیرین غزلی مثل تو شاد

مثل چشمای قشنگت تو شب رقص نگات


غزلی سبزو صمیمی غزلی نرم و لطیف

مثل ابریشم دستات مثل آهنگ صدات


غزلی مثل غزل های جوانی خودم

با همان وزن ملیح فعلاتن فعلات


گفتم و از لب این پنجره دادم به نسیم

و پراکنده شدن توی هوا این کلمات:


"دوستت دارم" و "من عاشقتم" "قلب منی"

"بی تو می میرم" و "دلبندم" و "جانم به فدات"


واژها مثل پرنده پر زدن تا بشینن

نرم و آهسته کنار یکی از پنجره هات


واژه ها منتظرن پنجره رو باز کنی

تا بریزن تو اتاقت بشینن روی لبات




+شاعرشو نمیدونم :)

+اولین روز آذرتون به خیر و نیکی 

ان شاالله که ماه پر ثمری باشه برا همه 

پرثمر اگر نیست بی آزار باشه 



+دیوانه تر از خویش کسی می جستم 

دستم بگرفتند و به دستم دادند

:)))))))



+گوش کنید

  • ❤️ ...

یک لحظه دلم خواست که پهلوی تو باشم

بی‌محکمه زندانی بازوی تو باشم

پیچیده به پای دل من پیچش مویت

تا باز زمین‌خورده‌ی گیسوی تو باشم

کم بودن اسپند در این شهر سبب شد

دلواپس رؤیت شدن روی تو باشم

طعم عسل عالی لب‌هات دلیلی‌ست

تا مشتری دائم کندوی تو باشم

تو نصف جهانی و همین عامل شُکر است

من رفتگری در پل خاجوی تو باشم


" امیر سهرابی "



+گوش کنید 


  • ❤️ ...